Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-02@00:15:50 GMT

سلبیریتی‌ها در راهی بی بازگشت/ برای ویزای امریکا!

تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۲۲۳۱

سلبیریتی‌ها در راهی بی بازگشت/ برای ویزای امریکا!

خبرگزاری مهر، گروه سیاست- سیده آزاده امامی: چند سالی می‌شود که هرگاه واقعه جنجال‌برانگیزی در عرصه سیاسی، اقتصادی، یا اجتماعی رخ داده و اعتراضی صنفی یا عمومی را برانگیخته و متعاقب آن جمعی از مردم برای بیان اعتراض خود به خیابان‌ها آمده‌اند، برخی چهره‌ها و سلبریتی‌ها نیز به‌زعم این‌که خودی نشان بدهند و اظهار وجودی کنند بی‌درنگ و بی آن‌که در چند و چون ماجرا تفحصی کرده باشند به اعلام موضع پرداخته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رفتاری غیرحرفه‌ای که اغلب به‌مثابه کنشی هیجانی تحلیل می‌شد که به قول معروف از سر جوّگیری و سودای عقب نماندن از غافله صورت گرفته، و البته در بسیاری از موارد نیز همین بوده است.

جماعتی که عرصه زیست اش رسانه و فضای مجازی است و از آنجا که فاقد پشتوانه‌های عمیق عقدتی و ایدئولوژیک و بی‌بهره از سواد رسانه است، به سرعت مفتون افسون رسانه شده و به ساز او می‌رقصد. هم‌نوایی این جماعت با اپوزیسیون نیز بیش از آن‌که حاصل مطالعات و ملاحظات آگاهانه باشد، یک پُز روشنفکری بود که می‌پنداشتند بر درجه اعتبار و کلاس کارشان می‌افزاید.

در جریان اغتشاشات اخیر اما پدیده ورود سلبریتی‌ها به ماجرا به لحاظ کمی و کیفی شکل متفاوتی به خود گرفت و قطع نظر از آن‌که تعداد بیشتری از آن‌ها درخصوص وقایع پیش آمده به اظهار فضل پرداختند، برخی از آن‌ها مرزهای گستاخی و ساختارشکنی را نیز در گفتار و رفتار خویش درنوردیدند.

این بار داستان فراتر از فیگور روشنفکری بود و حضرات سلبریتی رسماً در سناریویی بازی کردند که زمینش را دشمنان تابلودار نظام پس از ۴۳ سال آزمودن همه روش‌های مقابله با نظام اسلامی تعیین کرده بودند؛ و آن به‌زعم آن‌ها برانگیختن نسل z از طریق مراجع فکری آن‌ها یعنی سلبریتی‌ها بود. سلبریتی‌هایی که در ساختارهای همین نظام رشد کرده و با پول و امکانات همین حکومت به شهرت رسیده و حالا همه هنرشان را در ضریب دادن به روایت دشمن و هیزم آوردن برای آتش معرکه به منظور تغییر فاز اعتراض‌ها به سطح آشوب و اغتشاش به خدمت گرفتند ؛ از میدان‌داری علی کریمی و تحریک و فراخوان‌های مکرر او برای خشونت و اغتشاش و اعتصاب گرفته، تا دروغ‌پردازی امثال علی دایی در سناریوی کشته‌سازی و حمایت از اغتشاشات، تا کشف حجاب جمعی از بازیگران زن، تا حضور برخی بازیگران در تجمعات ضدانقلاب در خارج از کشور با پرچم رژیم منحوس پهلوی و… .

این حجم از ساختارشکنی و وقاحت در گفتار و رفتار اما تنها بر مبنای دو مؤلفه قابل توجیه است؛ یا در قبال این نقش‌آفرینی مزد دندان‌گیر و قابل توجهی به آنها وعده داده شده، نظیر آن‌چه درخصوص علی کریمی رقم خورد و به قول فعالان مجازی ویزای آمریکا در ازای خون‌های ریخته شده به وی عطا شد، یا می‌بایست پیش‌فرض تمام شدن کار نظام آن‌چنان در ذهن برخی از سلبریتی‌ها تبدیل به باور شده باشد که آن‌ها را به چنین ساختارشکنی‌ها و شکستن همه پل‌های پشت سر متقاعد کرده باشد، و الا در صورتی که چنین احتمالی برای آن‌ها مطرح نمی‌بود هرگز این اندازه بی‌پروا به رفتارهایی که پیامدی جز نابودی آینده حرفه‌ای آن‌ها نخواهد داشت، تن نمی‌دادند.

آخرین نمونه این رفتارها فرار منافقانه و بی‌اخلاق حمید فرخ‌نژاد بود که علی‌رغم اذعان به عدم عناد نسبت به نظام اسلامی و سپردن تعهد نزد مراجع قانونی، با فرار از کشور و بیان اظهارات گستاخانه سرنوشت پروژه‌هایی را که در آن‌ها ایفای نقش کرده با ابهام مواجه ساخته و به همکاران و دوستان خود از پشت خنجر زد. حمید فرخ‌نژادی که از سویی سابقه بازی در نقش‌های متعدد انقلابی و ایدئولوژیک دارد، و از سویی در روزگاری نه چندان دور افاضه کرده بود همه ۸۰ میلیون ایرانی فدای یک تار موی پسرش باد!

قربانی این پیش‌فرض مضحک اما تنها عده‌ای از سلبریتی‌های بی‌بصیرتی نبودند که با این رفتارهای ساختارشکن راه بازگشتی برای خود باقی نگذاشتند، بلکه جمع قابل توجهی از جوانان و نوجوان ساده‌لوحی بودند که با تحریک امثال کریمی به خیابان آمده و حجم گسترده‌ای از خشونت علیه نیروهای مردمی و امنیتی، تهدید و ارعاب مردم، تخریب اموال خصوصی و عمومی و نوعی وندالیسم افراطی، خشونت کلامی و ادبیات رکیک و… را به این خیال در فضای جامعه رقم زدند که کار نظام به زودی تمام است و هیچ تاوانی متوجه اقدامات خشونت‌بار آن‌ها نیست، از این‌رو تا آن‌جا که می‌توانستند در این عرصه تاختند و حالا نادم و پشیمان بایستی در انتظار محاکمه و آینده‌ی نامعلوم خود باشند و از سویی خوش‌گذرانی و بی‌خیالی کسانی را نظاره کنند که آنان را به آتش این مهلکه فروانداختند.

کد خبر 5657256

منبع: مهر

کلیدواژه: علی کریمی سلبریتی حمید فرخ نژاد مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران هیئت دولت ایالات متحده امریکا وزارت امور خارجه مجلس یازدهم حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی شورای نگهبان ایران انقلاب اسلامی ایران حقوق بشر برنامه هفتم توسعه ناصر کنعانی محمد مخبر سلبریتی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۲۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟

فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهرو‌ها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.

به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار می‌دهد. مردم نیز وسوسه می‌شوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک می‌کند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی می‌کند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را می‌داند.

زمان داوری می‌کند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق می‌دهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانه‌ای که به دریا می‌ریزند به سمت فراموشی می‌شتابند وجود ندارد.

تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری می‌کند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.

تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزار‌های حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمی‌کند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت می‌شود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سال‌هایی که پیروزی‌های نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشور‌های اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش می‌کرد را فراموش نمی‌کند.

تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمی‌کند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زما‌مدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.

تاریخ "ژو انلای" از مهم‌ترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاست‌های میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.

بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی می‌کند. دادگاه‌های امریکا  با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر می‌کند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهم‌تر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.

چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلید‌های کارخانه جهانی را در دست دارد و می‌خواهد در رتبه بندی قدرت‌های بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.

جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرز‌های آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.

سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه می‌کند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکایی‌ها انتقال دهد. گفتگو‌های ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون"  رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چاره‌ای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.

بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجله‌ای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمی‌خواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیق‌تر می‌سازد.

در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاه‌های آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشک‌هایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمی‌کند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار می‌کند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.

بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر می‌کند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد،  اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایده‌های واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنی‌ها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.

موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن می‌تواند دریچه‌ای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی می‌شود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.

آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولت‌های پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.

اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقش‌های کشورهایی، چون  ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و ​​رفع بدبختی زندگی در چادر‌ها را می‌دهد. آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم می‌گویم که موقعیت‌های تراژیک نیازمند تصمیم گیری‌های استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.

دیگر خبرها

  • درخواست کیهان برای حمایت از «طرح نور»: با ۱۱۰ تماس بگیرید!
  • امریکا / تصادف مترو با اتوبوس؛ بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • کیهان: مردم با ۱۱۰ و ۱۹۷ تماس بگیرند و از طرح نور حمایت کنند
  • معلمان سلبریتی که نمی‌شناسید!
  • آیا بلینکن می‌تواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
  • هفتمین کاروان کمک‌های مصر راهی غزه شد
  • شرایط اخذ ویزای دبی برای کودکان
  • حمله دزدان به یک سلبریتی دیگر در اتوبان چمران؛ پیگیری نمی‌کنم! +تصویر
  • کوتاه قدترین سلبریتی های زن هالیوود چه کسانی هستند؟